عشق نا پایدار
به چشم های خودت قسم دیگه بهت
نمی رسم وصال تو خیالیه وای که دلم چه حالیه
یادت میاد بهارمون دلای بی قرارمون قائم شدن
تو کوچه ها دور از نگاه بچه ها ،
بازی های عروسکی
آخ که چه حیف شد کودکی ،
یه کم برس باز به خودت می خوام بیام تولدت!
اونوقتا اینجوری نبود راهت به این دوری نبود
حالا که عاشقت
شدم نیستی دیگه مال خودم پاییز چه فصل سردیه
عاشقی چه بد دردیه ،
گم شده باز بادبادکم ! تو،تو نمیای کمکم ؟
می خوام دستاتو بگیرم تو بمونی من بمیرم
عاشقی هم نوبتیه ،اخ که چه بد عادتیه!
من نگرانم واسه تو قبله ی دیگران نشو ،
اشکم به این زلالیه ،دل تو از من خالیه.
تو هر عشق تو گمم ، هلاک یه تبسمم.
تو شدی مال دیگری چه جوری دلت اومد بری؟
قفلا که بی کلید شدن ، چشما به در سفید شدن.
چه امتحان خوبیه ، دوریت عجب غروبیه.
بارون شدیده نازنین ، از تو بعیده نازنین .
خاطره رو جا نذاری باز منو تنها نذاری .
اونوقتا مهمونت بودم دنیا رو مدیونت بودم ،
اونوقتا مجنونم بودی کلی پریشونم بودی ......
قصه حالا عوض شده،صحبت یه تولده ،
قلبتو دادی به کسی ،یه کم
واسم دلواپسی ، فقط تماشا می کنی
بعدش تو حاشا می کنی ،
چه لطفی به من میکنی تکلیفو روشن میکنی ،
میگی گذشت گذشته ها ،
چه راحتن فرشته ها
سر به سرم که نذاری بگو یه کم دوستم داری!!!
نمیمونی من می مونم ،می ری یه روز من می دونم .....
اولا مهربون ترن اونایی که همسفرن
اشک منم که جاریه ،نگه دار،یادگاریه
می سپرمت دست خدا
اگه دوستم داشتی بیا
یکی می گفت:
ادم توی عاشقی باید مثل سیگار باشه با اینکه میدونه
اخرش زیر پا له میشه
ولی بازم تا اخرش به پای عشقش می سوزه