رهایم کن از این دل بستگی ها
مرا تنها برای خویش بگذار
مرا با خاطرات تلخ یک عشق
مرا با قصه ای از پیش بگذار
گذشتم از تمام رفته هایم
تمام رفته هایم رفته بر باد
تو بگذر از دل دیوانه ی من
که بودم پیش از اینها رفته از یاد
مبر با خود گمان از پا فتادم
شکستم در لگدمال غرورم
که افسار دل دیوانه ام را
ندادم دست این چشمان کورم
من از افسون سرگردان چشمت
میان این طلسم شوم رستم
اگر مستم نه از جام نگاهت
که از آزادی از دام تو مستم
مرا همرنگ چشمانت مپندار
من از آیینه ام ، همرنگ خورشید
من از دستان نورم ای سیه چشم
که چشمانت ز برق من درخشید
مرا همسنگ قلب خود میندیش
من از بوران و برف ، از جنس آبم
مپنداری ار بارانم دگر نیست
اگر خشکم ، اگر همچون سرابم
اگر اندوه ابری تیره بختم
اگر اشکی به چشم نو بهارم
مپنداری که بغضم آه سردیست
اگر خاکسترم شوری ندارم
اگر فریاد رعدی آتشینم
اگر احساس موجی سرنگونم
تمام هستی ام دردیست سوزان
که اینسان غرقه در بحرجنونم
سلااااااممم.
kheyli bahal bood,ham webloget ham webloget. khosh bashi
سلام
خیلی بلاگت خوشگله خانمی
آهنگت حرف نداشت
ولی خوب مارو با باز شدن سیدی رام سورپرایز کردی
منتظرتم پیش منم بیا خوشحال می شم
الناز عزیز.از خواندن این شعر کامل بسیار لذت بردم نکاتی به نظرم رسید :۱ الناز به نظر من تو الان در یک برزخ هستی برزخ شعری که یک لایه است مجلسی است رو مانتیک است و شعری که دیگر متاثر از محیط نیست چند لایه است زبان مخصوص الناز است حرف و فکر توست یعنی امضای تو بر آن است مثلا به این شعر زیبایی که گفتی دقت کن یک شعر عاشقانه صرف با زبان قدیمی که ذات آن سخن از هجر و وصل است بدون هیچ نشانه ها و کد های دیگر مثل عاشقانه های مهدی سهیلی و فروغ .از این به بعد با بالاتر رفتن سن در میابی که چقدر امکانات برای سرودن هست خب چاره؟من کتابهایی را معرفی می کنم شما حتما مطالعه کن تا قواره فکر یت تغییر کنه اولیش که یادم اومد ابر شلوار پوش از ولادیمیر مایاکوفسکی و اشعار بوریس پاستر ناک و در شعر ایران هم هوای تازه شاملو را دوباره بخوان موسیقی آب گرم و اشعار چارلز بوکفسکی را هم بخوان -وقتی به روز میشی خبرم کن چون من بیشتر مطالعه می کنم و کمتر تو اینترنت هستم.من فکر نمی کردم اینقدر خوب بنویسی اما ابزار تازه لازمه نه؟من جای تو بودم بیشتر وقتمو رو شعر نو می گذاشتم چون تو شعر قدیم زیاد نمی شه جولان داد و نو آوری کرد .
عزیزم از اینکه به وبلاگ من اومدی متشکرم و خوشحالم که از نوشتم خوشت اومده هر چند که در مقابل ان چه در اینجا بود پشیزی نمی ارزید.بازم بهم سر بزن.خوشحال می شم.راستی شما هم مثل من اوی انگلیسی رو بزرگ می زنی ها.همدرد
سلام عزیز:
خیلی زیبا بود٬ واقعا لذت بردم!
شاد و سر بلند باشی...
بی آشیانه
http://eshghyahavas.blogsky.com
eshghyahavas@yahoo.com
تمام هستی ام دردیست سوزان
که اینسان غرقه در بحرجنونم.
با درود وسلامی گرم
به زیبائی شکوه های دل رنجیده ات
به کلام شیوا وصادقانه ات سوگند
که یک روز ی رها خواهیم شدن
از این بند کثیف تن
در آغاز/ /در اندوه یک بازی /نالان و گریان در انتها/ نالان وگریان/ /از این بازی. آسمان بار امانت نتوانست کشید / قرعه کار بنام من دیوانه زدند/ /ای کاش بازی نمی کردیم
سلام الناز
از اینکه به من سر زدی ممنونم
مبت زیباست
منم با تبادل لینک موافقم
تا بعد به امید دیدار
سلام خوبی
وبت زیباس بت تبریک میگم
یه سر بزن خوشحال میشم
آرزومند آرزوهای طلاییت
سلام
اپ کردم بهم سر بزن
شعرتم خیلی قشنگ بود مثل همیشه
سلام . خوبی ؟وبلاگ قشنگی داری . ممنون که بهمون سر زدی . لطف کردی . متن قشنگ و با احساسی بود . موفق باشی . دوست تو سهیل از وبلاگ گروهی دوست دارم
سلام ..همه از غم گفتند وومن هم نوشتم ..بازهم از غم ..راستی دیوار خانه شما هم آجری است ؟؟؟؟؟
مرا همرنگ چشمانت ندیدی من آن تیغم که دست خود نبرید
کوله بارم بسته به زنجیر خلیفه ایست که رفتن را نمیداند
خیلی زیباس
گویند رمز عشق مگویید و مشنوید///
مشکل حکایتیست که تقریر می کنند...
///خیلی قشنگ بود .
سلام الناز خانوم
خیلی وبلاگت خوشکل بود
ادامه بده
الناز عزیز وبلاگ خیلی خوب و زیباییه.ارزش خوندن رو داره
سعی کنید فونت رو کوچک تر و از عکس های بیشتر و زیبا تری استفاده کنید.در ضمن فکر میکنم من یه موقع داداشی بودم ولی حالا...