نه گناهکاریم نه بی تقصیریم من و تو بازیچه ی تقدیریم
هر دو در بیراهه بیرحم عشق با دل و احساس خود درگیریم
بیشتر از همیشه دوستت دارم گر چه از عاشقی و عاشق شدن بیزارم
زیر آوار فرو ریخته ی عشق از دلم چیزی نمانده که به تو بسپارم
تو که همدردی مرا یاری بده به من عاشق امیدواری بده
اگه عشق با ما سر یاری نداشت تو به من قول وفا داری بده
تو به من قول وفا داری بده...
عشق به شکل پرواز پرندست. عشق به شکل آهوی روندست
من زائری تشنه زیر باران .عشق چشمه آبیست اما کشندست
الناز جان سلام خسته نباشی..واقعا زیبا مینویسی...